علوم اجتماعی و ارتباطات
عباس حبیبی؛ سیدعباس یزدانفر؛ مهدی حمزه نژاد؛ عباس کاظمی
چکیده
خانۀ امروزی با خانۀ سنتی یا پیشاصنعتی، تفاوتهای چشمگیری دارد. عوامل پرشماری در تغییرات خانه دخیل بودهاند، اما هیچیک از آنها بهاندازۀ ورود فناوریها بر خانه و فضاهای خانگی تأثیرگذار نبودهاند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی فرایند پیوند و همنشینی خانههای ایرانی و دستگاههای رسانهای و تأثیرات متقابل آنها ...
بیشتر
خانۀ امروزی با خانۀ سنتی یا پیشاصنعتی، تفاوتهای چشمگیری دارد. عوامل پرشماری در تغییرات خانه دخیل بودهاند، اما هیچیک از آنها بهاندازۀ ورود فناوریها بر خانه و فضاهای خانگی تأثیرگذار نبودهاند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی فرایند پیوند و همنشینی خانههای ایرانی و دستگاههای رسانهای و تأثیرات متقابل آنها بر یکدیگر است. در این مقاله، تلاش کردهایم تا فارغ از وجه محتوایی رسانهها ــکه اغلب موردتوجه قرار میگیردــ با تمرکز بر فرهنگ مادی دستگاههای رسانهای و بهویژه تلویزیون، فرایند همزمان خانگی شدن دستگاههای رسانهای و رسانهای شدن خانهها در ایران را بررسی کنیم. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که دستگاههای رسانهای در هنگام ورود به درون خانههای ایرانی و در روند خانگی شدن، با مقاومتهایی از درون و بیرون روبهرو بودهاند. ویژگی مشترک این مقاومتها، با وجود خاستگاه متفاوتشان، ایدئولوژیک بودن آنهاست. همچنین، برپایۀ یافتههای پژوهش، فرایندی از رسانهایشدن خانه در ایران قابلتشخیص است که با ورود رادیو و بهتبع آن، برق، به درون خانههای ایرانی آغاز شده و بهتدریج، امروزه بهسوی هوشمندسازی روزافزون خانه درحال حرکت است. با حرکت در این مسیر، خانه خود به یک شبهرسانه تبدیل میشود؛ رسانهای که با ارتباط و پیوند با خانههای دیگر، محلهها، و شهرهای هوشمند، درحال حرکت بهسوی «خانۀ متصل» است.
مطالعات فرهنگی
آگاپه باباخانی؛ سیدعباس یزدانفر؛ سعید نوروزیان ملکی
چکیده
بخش زیادی از میراث فرهنگی افراد که از گذشته با او در ارتباط است، غیرمادی و لمسناپذیر است که در مکانی که در آن زندگی میکند، بروز و ظهور مییابد. در جامعۀ اقلیت، فرهنگ، به نسبت بیشتری لمسپذیر است و فرد را در جامعهای بزرگتر قابلشناسایی میکند؛ این درحالی است که پژوهشهای محدودی دربارۀ سبک زندگی ارامنه انجام شده است. پژوهش ...
بیشتر
بخش زیادی از میراث فرهنگی افراد که از گذشته با او در ارتباط است، غیرمادی و لمسناپذیر است که در مکانی که در آن زندگی میکند، بروز و ظهور مییابد. در جامعۀ اقلیت، فرهنگ، به نسبت بیشتری لمسپذیر است و فرد را در جامعهای بزرگتر قابلشناسایی میکند؛ این درحالی است که پژوهشهای محدودی دربارۀ سبک زندگی ارامنه انجام شده است. پژوهش حاضر بر این اصل استوار است که یکی از ارکان اصلی کیفیت مسکن، ارتباط خانه با فرهنگ ساکنان آن است. هدف از انجام این پژوهش، شناخت ارتباط سبک زندگی و مسکن و در پی آن، تأثیرات سبک زندگی جمعی و فردی ارامنه بر محله، ساختار کالبدی خانه، چیدمان داخلی، و روش استفاده از فضاها است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، نمونههای موردبررسی بهروش ترکیبی تحلیل شدهاند. همچنین، در بخش کیفی، زندگی روزمرۀ ساکنان مناطق موردمطالعه، در خانه و بیرون از آن و مؤلفههای تأثیرگذار بر شیوۀ زندگی آنها از طریق مصاحبههای کوتاه بررسی شده است. برای اعتباربخشی به پژوهشهای میدانی انجامشده، نحو فضا، روابط، و مجموعههای فضایی خانههای ارامنه با استفاده از نرمافزار Depthmap تجزیهوتحلیل شدهاند. نتایج بهدستآمده نشان میدهند، افراد با توجه به شیوۀ زندگی خود، فعالیتهایی را در طول روز، هفته، ماه، و سال انجام میدهند که بهصورت عملکردی خاص در فضای مشخصی از خانه بازتاب مییابد. این یافتهها راهکارهایی را برای طراحی مسکن مطلوب ارامنۀ این محله دردسترس قرار میدهد تا با بهرهگیری از آنها بتوان بین سبک زندگی و مسکن ساکنان هماهنگی ایجاد کرد.